این ترجمه ممکن است شامل تغییرات ایجادشده از تاریخ 2012-12-29 در نسخهٔ اصلی انگلیسی نباشد.

لطفا راهنمای ترجمه را برای اطلاعات بیشتر دربارهٔ نگهداری ترجمه‌های این مقاله ببینید.

چرا متن‌باز هدف اصلی نرم‌افزار آزاد را برآورده نمی‌کند

نویسنده ریچارد استالمن

هنگامی که ما یک نرم‌افزار را «آزاد» می‌نامیم، منظورمان این است که آن نرم‌افزار به آزادی‌های اساسی کاربران احترام می‌گذارد: آزادی برای اجرا کردن نرم‌افزار، مطالعه و تغییر آن، و انتشار نسخه‌های جدید با و یا بدون تغییر. موضوعی که در اینجا مطرح است آزادی است و نه قیمت، مفهوم آن را همانند «آزادی بیان» در نظر بگیرید و نه «آبجو مجانی».

این آزادی‌ها حیاتی هستند. آنها نه تنها برای فرد فرد کاربران، بلکه برای جامعه نیز ضروری هستند، چون همکاری اجتماعی را ترویج می‌دهند — همکاری و به اشتراک گذاری. همین طور که فرهنگ ما بیشتر به سمت دیجیتالی شدن پیش می‌رود اهمیت این آزادی‌ها نیز بیشتر می‌گردد. در دنیایی از اصوات، تصاویر و کلمات دیجیتالی، نرم‌افزار آزاد هرروز مهم‌تر و مهم‌تر می‌شود برای اینکه آزادی را برای عموم تامین کند.

ده‌ها میلیون نفر در سرتاسر جهان از نرم‌افزار آزاد استفاده می‌کنند؛ مدارس همگانی در بعضی مناطق از هندوستان و اسپانیا به دانش آموزان خود می‌آموزند که چگونه از سیستم‌عامل گنو/لینوکس استفاده کنند. امابیشتر این کاربران از دلایل اخلاقی که ما این سیستم را توسعه داده و جامعه‌ی نرم‌افزار آزاد را به وجود آوردیم بی‌اطلاع هستند، چرا که امروزه این سیستم و اجتماع بیشتر با عنوان «متن‌باز» خطاب قرار می‌گیرد و فلسفهٔ دیگری را به آنان نسبت می‌دهد که در آن تقریبا از آزادی سخنی نرفته است.

جنبش نرم‌افزار آزاد از سال ۱۹۸۳ کمپین خود را برای آزادی کاربران آغاز نموده است. در ۱۹۸۴ ما آغاز به توسعه‌ی سیستم‌عاملِ آزاد گنو کردیم تا از سیستم‌عامل‌های غیر آزادی که آزادیِ کاربران خود را نفی می‌کنند اجتناب ورزیم. در دهه‌ی ۸۰ ما بیشتر اجزای این سیستم را توسعه دادیم. همچنین اجازه‌نامه‌ی جامع و عمومی گنو را پدید آوردیم. اجازه‌نامه‌ای که به طور خاص برای دفاع از آزادی تمام کاربران یک نرم‌افزار طراحی شده بود.

به هر حال، تمام کاربران و توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آزاد با اهداف جنبش نرم‌افزار آزاد موافق نبودند. در ۱۹۹۸ گروهی از جامعهٔ نرم‌افزار آزاد جدا شدند تا کمپین دیگری به نام «متن‌باز» را آغاز کنند. در حقیقت این اصطلاح برای جلوگیری از سوء تفاهم در مورد عبارت «نرم‌افزار آزاد» پدید آمده بود، (در زبان انگلیسی ممکن است عبارت Free Software با نرم‌افزار رایگان اشتباه گرفته شود .م) اما به زودی نوعی دیدگاه فلسفیِ کاملا متفاوت از جنبش نرم‌افزار آزاد پیدا کرد.

تعدادی از حامیان «متن‌باز» آن را نوعی «کمپین بازاریابی برای نرم‌افزار آزاد» مطرح کردند که با پررنگ گردن سود‌های عملی نرم‌افزار می‌خواهد از مدیران اجرایی شرکت‌ها خواهش کند(برای وارد شدن به بازار)، در حالی که از مسائل مربوط به درست و نادرست، که نمی‌خواهند بشنوند، اجتناب می‌کند. دیگر طرفداران به طور کلی ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی جنبش نرم‌افزار آزاد را رد می‌کنند. دیدگاه آن‌ها هرچه که باشد، هنگام کمپین برای «متن‌باز» این ارزش‌ها را ذکر نکرده و از آن‌ها دفاع نمی‌کنند. اصطلاح «متن‌باز» به سرعت با ارزش‌های کاربردی پیوند خورد همانند ساختن یا داشتن یک نرم‌افزار قدرتمند و قابل اطمینان . اکثر حامیان «متن‌باز» بعد از پدید آمدن چنین دیدگاهی به آن پیوسته‌اند و آن‌ها هم همان رفتار را دارند.

تقریبا تمام نرم‌افزارهای متن‌باز یک نرم‌افزار آزاد نیز محسوب می‌شوند؛ هر دو عبارت تقریبا یک دسته از نرم‌افزارها را توصیف می‌کنند، ولی پایه‌ی آن‌ها بر ارزش‌های اساسا متفاوتی است: متن‌باز یک روش توسعه است؛ نرم‌افزار آزاد یک جنبش اجتماعی است. در جنبش نرم‌افزار آزاد، نرم‌افزار آزاد امری اخلاقی است، چرا که تنها نرم‌افزار آزاد به آزادی کاربران احترام می‌گذارد. در مقابل متن‌باز روشی برای ساخت نرم‌افزاری «بهتر» را بیان می‌کند — تنها از دیدگاه کاربردی آن. متن‌باز می‌گوید که نرم‌افزار غیر آزاد یک راه‌حل کمتر مطلوب برای حل مشکل است. برای جنبش نرم‌افزار آزاد، به هر صورت، نرم‌افزار غیر آزاد یک مشکل اجتماعی محسوب می‌گردد و راه حل آن این است که دیگر از آن استفاده نکنیم و به سراغ نرم‌افزارهای آزاد برویم.

«نرم‌افزار آزاد» «متن باز» اگر هردو یک نرم‌افزار باشند، آیا اهمیتی دارد که چه نامی به آن بدهیم؟ بله، چرا که کلمات متفاوت اندیشه‌های متفاوتی را بیان می‌کنند. وقتی یک نرم‌افزار آزاد، با هر نام دیگری، بتواند امروز به شما همان آزادی را بدهد، اینکه این آزادی پایدار باشد، بیش از همه وابسته است به آموزش درست مردم برای ارزش دادن به آزادی. اگر می‌خواهید به این امر کمک کنید، ضروری است که واژهٔ «نرم‌افزار آزاد» را به کار بگیرید.

ما در جنبش نرم‌افزار آزاد به متن‌باز به عنوان یک دشمن نگاه نمی‌کنیم، دشمن ما نرم‌افزار اختصاصی (غیر آزاد) است. اما می‌خواهیم مردم بدانند که ما برای آزادی ایستادگی می‌کنیم، بنابراین نمی‌توانیم قبول کنیم که برچسب متن‌باز به ما زده شود.

کژفهمی‌های معمول در مورد «نرم‌افزار آزاد» و «متن‌باز»

اصطلاح «free software» را می‌توان به دو صورت معنی کرد: یک معنی که مورد نظر ما نیست، «نرم‌افزاری که می‌توانید آن را بدون پرداخت وجه به دست آورید»، و معنایی که ما در نظر داریم، «نرم‌افزاری که به کاربر آزادی‌هایی را اعطا می‌کند». ما با این مشکل به وسیلهٔ انتشار معنای free software و گفتن اینکه «به آزادی بیان بیاندیشید و نه آبجو مجانی» برخورد می‌کنیم. این یک راه‌حل کامل نیست و نمی‌تواند کاملا این مشکل را از میان بردارد. واژه‌ای که معنای دوپهلو نداشته باشد راه‌حل بهتری است، با این شرط که مشکلات دیگری به وجود نیاورد.

متاسفانه، تمام جایگزین‌هایی که در زبان انگلیسی وجود دارند مشکلات خود را دارا هستند. ما تمام لغات دیگری را که مردم به عنوان جایگزین پیشنهاد کرده بودند برسی کرده‌ایم. اما هیچ‌کدام از آنها آنقدر «کامل و صحیح» نبودند که جایگزین کردن آن‌ها فکر خوبی به نظر بیاید(برای مثال،در بعضی‌ جاها واژه‌ی فرانسوی و اسپانیایی «libre» به درد می‌خورد، ولی در هند مردم آن را اصلا نمی‌شناسند) . هر نوع جایگزین پیشنهادی دیگری برای «free software» نوعی مشکل معنایی دارد — و این امر شامل «نرم‌افزار متن‌باز» نیز می‌شود.

تعریف رسمی «نرم‌افزار متن‌باز» (به طوری که توسط پیش‌گام متن‌باز عنوان گردیده و طولانی‌تر از آن است که بخواهیم آن را در اینجا بیاوریم) به طور غیر مستقیم از معیارهای ما برای نرم‌افزار آزاد گرفته شده بود. اما دقیقا با آن یکسان نیست؛ و از بعضی جنبه‌ها سهل‌گیرانه‌تر است. با این وجود، مفاهیم آن‌ها در بیشتر موارد با این وجود، مفاهیم آن‌ها در بیشتر موارد با مفاهیم ما همخوانی دارد.

به هر حال، واضح‌ترین معنیِ عبارتِ «نرم‌افزار متن‌باز» این است که «شما می‌توانید به کد آن نگاه کنید». و به نظر می‌رسد این معنایی است که اکثر مردم می‌پندارند. این معیار بسیار ضعیف‌تر از معیارهای نرم‌افزار آزاد، همچنین بسیار ضعیف‌تر از تعریف رسمی متن‌باز است. این معنی شامل بسیاری از نرم‌افزارها می‌شود که نه آزاد هستند و نه متن‌باز.

از آن‌جایی که معنای بدیهی برای «متن باز» معنایی نیست که مدافعان آن مد نظر دارند، نتیجه این می‌شود که بیشتر مردم این مفهوم را سوء تعبیر می‌کنند. به گفته‌ی نیال استفنسون «لینوکس نرم‌افزار ”متن باز“ است یعنی به زبان ساده هرکسی می‌تواند پرونده‌های کد منبع آن را بگیرد» من فکر نمی‌کنم که او عمدا تلاش کرده است که معنای رسمی را رد کند. فکر می‌کنم به فقط قواعد عرفی زبان انگلیسی را اعمال کرده است تا بتواند معنای اصطلاح را بگوید. ایالت تگزاس نیز معنای مشابهی را را منتظر کرد: «از نرم‌افزار آزاداستفاده کنید(OSS). نرم‌افزار‌آزاد نرم‌افزاری است که کد منبع آن مجانی و برای عموم در دسترس است، ولو مجوز فرق می‌کند، بسته به این‌که با کد آن چه می‌توان کرد.»

روزنامه‌ی نیویورک تایمز مقاله‌ای منتشر کرده است که در آن این اصطلاح را گسترش داده است؛ برای اشاره به آزمایش‌های کد‌های بتا توسط کاربران که در آن تنها چند کاربر اجازه دارند که یک نسخه‌ی ابتدایی را امتحان کنند محرمانه بازخورد خورد خود را ارائه دهند. — که از دهه‌ها پیش توسعه دهندگان نرم‌افزار اختصاصی این کار را کرده‌اند.

حامیان متن‌باز سعی می‌کنند با اشاره به تعریف رسمی به این موضوع رسیدگی کنند، اما به این روشِ اصلاح کردن، برای آنها آنقدر نتیجه بخش نیست، در مقابل آنقدر که برای ما هست. عبارت «free software» دو معنای طبیعی دارد و یکی از آنها معنای مورد نظر ما است، بنابراین شخصی که «آزادی بیان و نه آبجو مجانی» را درک کرده باشد هرگز دوباره اشتباه نخواهد کرد. اما متن‌باز تنها یک معنای طبیعی دارد که بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی است که حامیانش می‌خواهند. عدم وجود شرحی کوتاه و موجز در مورد تعریف رسمی «متن‌باز» منجر به سردرگمی می‌شود.

سوء تفاهم دیگری که در مورد «متن‌باز» وجود دارد مربوط به این فکر است که متن باز به معنای «استفاده نکردن از GNU GPL است». این امر منجر به بروز سوء تفاهمی دیگر می‌شود، اینکه «نرم‌افزار آزاد» یعنی «نرم‌افزاری تحت پوشش GPL». هر دوی این‌ها کاملا اشتباه هستند، چرا که GNU GPL واجد شرایط یک اجازه‌نامهٔ متن‌باز می‌باشد و اکثر اجازه‌نامه‌های متن‌باز نیز واجد شرایط مجوز‌های نرم‌افزار آزاد هستند.

اصطلاح «نرم‌افزار متن باز» با استفاده شدن‌اش در فعالیت‌های دیگر گسترده‌تر شده است، با فعالیت‌هایی چون دولت، آموزش، و علم، که مفهومی مثل کد منبع تقریبا وجود ندارد، و ضوابط و معیار‌ها برای مجوز‌های نرم‌افزاری چندان صحیح و به جا نیستند. تنها چیزی که این فعالیت‌ها به طور مشترک دارند این است که هر جور هست از مردم دعوت می‌کنند تا در آن شرکت جویند. آن‌ها اصطلاح (متن باز) را آن‌قدر گسترش می‌دهند که تنها می‌تواند «مشارکتی» معنا دهد.

ارزش‌های مختلف می‌توانند به نتیجهٔ یکسانی منجر شوند… اما نه همیشه

گروه‌های افراطی در دههٔ ۱۹۶۰ به خاطر فرقه‌بازی مشهور بودند: بعضی از سازمان‌ها به خاطر عدم توافق در بعضی جزئیاتِ استراتژی خود از هم می‌پاشیدند، و دو گروهِ خواهر در حالی که اهداف اساسی و ارزش‌هایشان یکسان بود، یکدیگر را دشمن خطاب می‌کردند. جناح راست از این امر استفادهٔ بسیار برد و کل جریان چپ به نقد کشید.

بعضی اشخاص با مقایسهٔ مخالفت ما با متن‌باز و مخالفت آن گروه‌های افراطی سعی در بی‌اعتبار کردن جنبش نرم‌افزار آزاد می‌کنند. اما آنها موضوع را وارونه فهمیده‌اند. ما با اهداف و ارزش‌های اساسی متن‌باز موافق نیستیم، اما دیدگاه آنها و ما در اکثر موارد به رفتار یکسانی ختم می‌شود — همانند توسعهٔ نرم‌افزار آزاد.

براین اساس، افرادِ جنبش نرم‌افزار آزاد و متن‌باز اغلب در کنار یکدیگر و بر روی پروژه‌های کاربردیِ یکسانی مثل توسعه‌ی نرم‌افزار کار می‌کنند. جالب توجه است که چنین دیدگاه‌های فلسفیِ متفاوتی، می‌توانند منجر به انگیزش افراد برای کار بر روی پروژه‌های یکسان شود. با این وجود این دیدگاه‌ها از پایه متفاوت هستند، و شرایطی وجود دارد که ممکن است به رفتارهای بسیار متفاوتی منجر شود.

فکر متن باز این است که اجازه دادن به کابران برای تغییر و انتشار مجدد برنامه، برنامه را قوی‌تر و قابل‌ اطمینان‌تر خواهد کرد. اما این امر تضمین شده نیست. توسعه‌دهندگان نرم‌افزار اختصاصی لزوماً ناشایسته نیستند. گاهی آنها برنامه‌هایی تولید می‌کنند که قدرتمند و قابل اعتماد هستند، حتی اگر به آزادی کاربران احترام نگذارند. فعالان نرم‌افزار آزاد و طرفداران متن‌باز نسبت به این امر عکس‌العملی متفاوت خواهند داشت؟

یک طرفدار اصیل متن‌باز، شخصی که به هیچ وجه تحت تاثیر ایده‌آل‌های نرم‌افزار آزاد نیست، خواهد گفت «باعث شگفتی من است که شما توانسته‌اید بدون استفاده از مدل توسعهٔ ما برنامه‌ای طراحی کنید که به این خوبی کار کند، اما شما این کار را انجام داده‌اید. چطور می‌توانم یک نسخه از آن را داشته باشم؟» این طرز برخورد به روندی منجر خواهد شد که به آزادی ما لطمه وارد آورده و آن را از بین می‌برد.

فعالان نرم‌افزار آزاد خواهند گفت «برنامهٔ شما بسیار جذاب است اما ارزش آزادی من را ندارد. پس برنامه‌ی شما را نمی‌پذیرم. در عوض توسعه‌ی پروژه‌ای را حمایت خواهم کرد که جایگزین آزاد آن را توسعه دهد.» اگر ما برای آزادی خویش ارزش قائل شویم، می‌توانیم از آن نگهداری و دفاع کنیم.

نرم‌افزار قدرتمند و قابل اطمینان می‌تواند بد باشد

این طرز تفکر که ما نرم‌افزاری قدرتمند و قابل اطمینان می‌خواهیم می‌تواند از این تصور ناشی شده باشد که نرم‌افزار به منظور خدمت به کاربرانش طراحی شده است. قدرتمند و قابل اطمینان بودن آن به این معنی است که خدمات بهتری ارائه می‌دهد.

اما تنها هنگامی می‌توان گفت یک نرم‌افزار به کاربرانش خدمت می‌کند که به آزادی آنان احترام بگذارد. اگر نرم‌افزار برای به زنجیر کشیدن کاربران طراحی شده باشد چه؟ آنگاه قدرتمندی تنها به این معنی است که زنجیرها تنگ‌تر هستند، و اطمینان یعنی جدا کردن آنها مشکل‌تر است. امکانات بداندیشانه‌ای همچون جاسوسی کاربران، محدود ساختن آنان، درهای پشتی، و به روز رسانی‌های اجباری، در بین نرم‌افزارهای اختصاصی معمول هستند. و تعدادی از حامیان متن‌باز نیز هستند که می‌خواهند چنین ویژگی‌هایی را در برنامه‌های متن‌باز پیاده کنند.

زیر فشار شرکت‌های صوتی و تصویری، روز به روز بر تعداد نرم‌افزارهایی که به طور خاص برای محدود ساختن اشخاص طراحی شده‌اند افزایش می‌یابد. این قابلیت بداندیشانه با عنوان DRM و یا مدیریتِ محدودیت‌های دیجیتالی شناخته می‌شود. (به DefectiveByDesign.org مراجعه کنید) و این با ماهیت آزادی‌ای در تضاد است، که هدف نرم‌افزار آزاد فراهم آوردن آن است. و نه فقط در ماهیت: از آنجایی که هدف DRM پایمال ساختن آزادی شما است، توسعه‌دهندگان تلاش می‌کنند که این کار را سخت، غیر ممکن و حتی غیر قانونی کنند که شما نتوانید نرم‌افزارهای را که با DRM پیاده سازی شده‌اند تغییر دهید.

در عین حال حامیان متن‌باز «DRM متن‌باز» را پیشنهاد می‌کنند. طرز تفکر آنها این است که با انتشار کد منبع برنامه‌هایی که طراحی شده‌اند تا دسترسی شما به رسانه‌‌های رمزگذاری شده را محدود کنند، و با دادن اجازه‌ی ویرایش آن به دیگران، می‌توانند نرم‌افزارهای قدرتمندتر و قابل اعتمادتری تولید کنند تا کاربران چون شما را محدود کنند. سپس این برنامه در قالب دستگاه‌هایی به دست شما خواهد رسید که اجازه‌ی تغییر آن را نخواهید داشت.

این نرم‌افزار ممکن است متن‌باز باشد و از مدل توسعهٔ آن استفاده کند، اما نرم‌افزار آزاد نخواهد بود، چرا که به آزادی کاربرانی که آن را اجرا می‌کنند احترام نمی‌گذارد. اگر مدل توسعه‌ی متن‌باز بتواند موفق شود تا این نرم‌افزار را برای محدود کردن شما قدرتمندتر و قابل اعتمادترکند، آن را بدتر نیز خواهد کرد.

ترس از آزادی

مهمترین و ابتدایی‌ترین انگیزه‌ی کسانی که کمپین نرم‌افزار متن‌باز را منشعب کردند این بود که بعضی از مردم با اندیشه‌های اخلاقی «نرم‌افزار آزاد» راحت نبودند. این حقیقت دارد: مطرح کردن مسائل اخلاقی از قبیل آزادی، صحبت درباره‌ی مسئولیت‌ها و همینطور درباره‌ی آسودگی، به این معنی است که از مردم بخواهیم درباره‌ی مسائلی بیاندیشند که ممکن است ترجیح دهند نادیده بگیرند، همانند اینکه آیا رفتارشان اخلاقی است یا نه. این می‌تواند باعث شود افرادی احساس آرامش‌شان را از دست بدهند، و بعضی افراد ممکن است خیلی ساده، تنها ذهن‌شان را به این موضوع‌ها ببندند. ولی از این نمی‌توان نتیجه گرفت که ما باید صحبت درباره‌ی این مسائل را متوقف کنیم.

به هر حال این چیزی است که رهبران «متن‌باز» تصمیم به انجام آن گرفته است. آنها حساب کرده‌اند که با سکوت درباره‌ی اخلاق و آزادی و فقط صحبت‌کردن درباره‌ی فواید کوتاه‌مدت نرم‌افزارهای آزاد مشخص، قادر خواهند بود نرم‌افزار را به طور موثرتری به کاربران مشخصی بفروشند(به خصوص به شرکت‌ها).

این رویکرد اثبات کرده‌است که در جای خود موثر است. فصاحت بیان متن‌باز باعث شده تا بسیاری از اشخاص و تجار به استفاده و حتی توسعهٔ نرم‌افزار آزاد روی بیاورند، که خود جامعهٔ ما را گسترش داده است — اما تنها به طور سطحی و کاربردی. فلسفهٔ متن‌باز همراه با ارزش‌های تنها کاربردی خود، مانع از درک عمیق‌تر عقاید نرم‌افزار آزاد می‌شود؛ تعداد زیادی از افراد را به جامعه‌ی ما وارد می‌کند اما به آنان یاد نمی‌دهد که از آن دفاع کنند. این امر تا جایی که پیش رود خوب است، اما برای محفوظ داشتن آزادی کافی نیست. جذب کردن مردم به نرم‌افزار آزاد تنها بخشی از مسیر تبدیل کردن آنان به مدافعان آزادی خودشان است.

دیر یا زود این افراد به خاطر بعضی مزیت‌های عملی به سمت نرم‌افزارهای اختصاصی جذب خواهند شد. شرکت‌های بی‌شماری به دنبال ارائه‌ی چنین وسوسه‌هایی هستند، بعضی از آنان حتی نسخه‌های رایگان بیرون می‌دهند. چرا باید کاربران امتناع ورزند؟ تنها در صورتی که یاد گرفته باشند برای آزادی‌ خود ارزش قايل شوند آزادی‌ای که نرم‌افزار آزاد به آن‌ها می‌دهد، یاد گرفته باشند به جای آن آسودگیِ تکنیکی و عملیِ تعدادی نرم‌افزار آزادِ خاص، به آزادی ارزش بدهند به خود آزادی و برای خود آزادی. برای گستردن این اندیشه، ما باید دربارهٔ آزادی سخن بگوییم. کمی رویکرد «مسکوت گذاری» در تجارت ممکن است برای اجتماع مفید باشد، اما اگر انقدر معمول شود که عشق به آزادی نوعی بی‌قاعدگی به دیده شود، خطرناک خواهد بود.

این شرایط خطرناک دقیقا همان چیزی است که ما هم اکنون در آن قرار داریم. بیشتر افرادی که درگیر نرم‌افزار آزاد هستند،به خصوص توزیع‌کنندگان، زیاد درباره‌ی آزادی سخن نمی‌گویند — معمولا به این دلیل که به دنبال «بیشتر پذیرفته شدن در بازار» هستند؛تقریبا تمام توزیع‌کنندگان نرم‌افزار به طرز فاحشی این خصیصه را بروز می‌دهند. تقریبا تمام توزیع‌های سیستم‌عامل گنو/لینوکس بسته‌های اختصاصی را به سیستمِ آزاد پایه می‌افزایند، و کاربران را تشویق می‌کنند تا به آن به عنوان یک مزیت نگاه کنند و نه قدمی رو به عقب و دور شدن از آزادی.

نرم‌افزارهای اختصاصی اضافه شده و توزیع‌های جزئی-غیر آزاد زمینی حاصلخیز یافته‌اند، چرا که بیشتر اجتماع ما بر روی آزادیِ نرم‌افزارشان تاکید نمی‌کنند. این اتفاقی نیست. گنو/لینوکس به اکثر کاربران با بحث‌های مربوط به «متن‌باز» معرفی شده است که در آن‌ها سخنی از اینکه آزادی یک هدف است، نمی‌رود. اعمالی که از آزادی حمایت نمی‌کنند و کلماتی که از آزادی سخن نمی‌گویند دست به دست می‌گردند، و یکدیگر را ترویج می‌کنند. برای مغلوب ساختن این گرایش احتیاج داریم که بیشتر، و نه کمتر، درباره‌ی آزادی سخن بگوییم.

نتیجه گیری

همانطور که حامیان متن‌باز کاربران بیشتری را به جامعه‌ی ما وارد می‌کنند، ما فعالان نرم‌افزار آزاد باید زحمتی را بر دوش بکشیم؛ جلب توجه آنان به موضوع آزادی جلب کنیم. ما باید بگوییم «این نرم‌افزار آزاد است که به شما آزادی اعطا می‌کند!» — بیشتر و بلندتر از همیشه. هر بار که شما به جای «متن‌باز» می‌گویید «نرم‌افزار آزاد»، به مبارزه‌ی ما کمک کرده‌اید.

یادداشت‌ها

یادداشتی درباره‌ی انگیزه‌ی توسعه‌دهندگان نرم‌افزار آزاد از ولف و لاخانی بیان می‌کند که یک بخش قابل توجه به وسیله‌ی این دیدگاه که نرم‌افزار باید آزاد باشد، تشویق شده‌اند. البته باید توجه کرد که آنها توسعه‌دهندگان SourceForge را بررسی کرده‌اند، سایتی که دیدگاهِ اخلاقی بودن این مبحث را حمایت نمی‌کند.